ساعت 6 صبحه و تو با چشمای بسته میگی اِ اِ اِ من بغلت میکنم ،کولیکزتو بهت میدم تا دل دردت شروع نشه بعد تو تو خواب شیر میخوری من بودم که از شیر دادن متنفر بودم؟میگفتم شیر دادن ادمو مثل گاو میکنه خدایا غلط کردم تا وقتی که باران باید شیر بخوره این نعمتو ازم نگیر تو خیلی لوسی مامان ،وسطا با چشای خوابالو نگام میکنی و وقتی بهت میخندم با اینکه داری مک میزنی از گوشه لبت میخندی،اون موقع میخوام لهت کنم بعد بابائی بیدار میشه و دیگه تو از خواب الودگی در میای کلی میخندی بد جنس من صبحونه دادم به بابات مبخندی؟ بابائی که خدا حافظی میکنه کمی چرت میزنی و من نگات میکنم تو این ...